رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

اکنکار، سوداگری روحی: ناگفته های اکنکار و پال توئیچل

اکنکار، سوداگری روحی: ناگفته های اکنکار و پال توئیچل
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 31 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 31 رای
این نسخه برای انتشار در اینترنت است و نسخه خام ویرایش نشده می باشد , برای تهیه نسخه اصلی کتاب با نشر جامعه نگر تماس حاصل کنید.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
sarsan
sarsan
1392/03/02

کتاب‌های مرتبط

بعد چهارم
بعد چهارم
4.4 امتیاز
از 167 رای
موریانه
موریانه
4.5 امتیاز
از 129 رای
محبوب العارفین احتجاب
محبوب العارفین احتجاب
4.5 امتیاز
از 2 رای
فالنامه شیخ بهایی
فالنامه شیخ بهایی
4.3 امتیاز
از 8 رای
Alchemy and Alchemists
Alchemy and Alchemists
4.6 امتیاز
از 11 رای
شری ایشو پانیشاد
شری ایشو پانیشاد
4.3 امتیاز
از 29 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی اکنکار، سوداگری روحی: ناگفته های اکنکار و پال توئیچل

تعداد دیدگاه‌ها:
8
با سپاس از دوست خوبمان شهرام
نسخه اینترنتی جوابیه ی دیوید سی لین Dialogue in the Age of Criticism در این نشانی قابل دسترسی است
http://www.littleknownpubs.com/Dialogue_TOC.htm
مقایسه و مقابله دو متن برای فهم حقیقت کافی است که به کار محققان و پژوهشگران چنین حوزه هایی می آید.
بالاترین کاری که تعالیم معنوی می تواند برای کسی انجام دهد این است که نشانش دهد چگونه می تواند با جوهره خداوند تماس برقرار کند. بعضی ها این جوهره را روح الهی می نامند، بعضی نیز روح القدس و یا عناوین دیگر. ولی هر عنوانی که داشته باشد، منظور از آن، جوهره بی شکل خداوند است که در قالب نور و صوت ظاهر
می شود. شما، به عنوان انسان، تبدیل به دستگاه مبدل آن می شوید تا بتوانید از آن در زندگی روزمره خود استفاده کنید.
می توانید از نور استفاده کنید تا دام ها و خطرات راه را نشان تان دهد و از صوت استفاده کنید تا هم چون سیگنالی جهت دهنده، مسیر بازگشت به سر منزل حقیقی نزد خداوند را نشان تان دهد.
_ سری هارولد کلمپ
لمس کردن چهره خداوند، صفحه 94
و زمانی خواهد رسید که در درون خود شعله ای را
خواهی یافت که آرام می سوزد و دیر خاموش می شود.
" کتاب عشق آرام سوز خدا ، هارولد کلمپ "
بسیار خوشحالم که دوستانی که این مطالب را نگاشتند انسانهایی اگاه و فهمیده هستن.راهی را که به سوی خدا ختم میشود را نباید از طریق منابع بیرونی ازمود.اکنکار نیز مانند همه طرق معنوی راه هایی درونی دارد باید از ان راه وارد شد تکنکهایی دارد میتوان ازمود پیش از قضاوت عجولانه.منابع بیرونی اکنکار هرگز قوانین معنوی را نقض نمی کنند هیچ بلکه اگاهی جدیدی در زمینه قوانین معنوی که ما هرگز از ان اطلاع نداشتیم به ما میدهد چه کارهای به ظاهر خیری که ما روزانه انجام میدهیم و چیزی جز تجاوز به حریم خصوصی دیگران نمی باشد.من بیش از هفتاد جلد از کتابهای اکنکار را خوانده ام.امده اند کتابی بر علیه اکنکار نگاشته اند همه ایرادات بیرونی.که چرا در فلان منبع این گفته شده و در فلان منبع ان گفته شده.خوب طبیعی است کسی که چیزی از سیر و سلوک و معنویت نمی داند کتابی بنویسد اینچنین.نامبرده حتی یک بار به خود زحمت ازمایش تکنکهای معنوی اکنکار را به خود نداده.خدا فراتر از ذهن بشر است.خدا اقیانوس است و ذهن انسان همچون پیاله ای کوچک!ایا میتوان اقیانوس را در این پیاله ریخت؟تا در مسیر گام ننهی هرگز نمی توان در ارتباط با هیچ مسیر معنوی قضاوت کرد.من مسائلی در ارتباط با نور و صوت اکنکار تجربه کرده ام و مسائلی از سوی دیگران دیده ام که اجازه گفتن ندارم.هرکس جوینده است باید خودش تجربه کنه کتابهای فارسی از این منبع قابل دانلود هستند http://goldenwisdom2.blogsky.com/pages/book/یکی از واصلان بالای اکنکار در رد مطالب این کتاب سطحی مطالبی نگاشته که به فارسی ترجمه نشده من ان را دارم به صورت پی دی اف.Dialogue in the Age of Criticism هرکس که زبانش خوبه برهم پیغام بده تا به ایمیلش بفرستم
[quote='izedmehr']هرگز قضاوت نکنید!
مرد جوانی به نزد ذوالنون مصری آمد و شروع کرد به بدگویی از صوفیان . ذوالنون انگشتری
را از انگشتش بیرون اورد و به مرد داد و گفت : این انگشتر را به بازار دست فروشان ببر و
ببین قیمت ان چقدر است ؟
مرد انگشتر را به بازار دستفروشان برد ولی هیچ کس حاضر نشد بیشتر از یک سکه نقره برای ان
بپردازد . مرد دوباره نزد ذوالنون آمد و جریان را برای او تعریف کرد.
ذوالنون در جواب به مرد گفت : حالا انگشتر را به بازار جواهر فروشان ببر و ببین آنجا قیمت
ان چقدر است.
در بازار جواهر فروشان انگشتر را به قیمت هزار سکه طلا می خریدند.
مرد شگفت زده نزد ذوالنون بازگشت و او را از قیمت پیشنهادی بازار جواهرفروشان مطلع ساخت.
پس ذوالنون به او گفت : دانش و اطلاعات تو از صوفیان به اندازه اطلاعات فروشندگان بازار
دست فروشان از این انگشتر جواهر است . قدر زر زرگر شناسد ; قدر گوهر , گوهری!
برگرفته از کتاب این نیز بگذرد...اشو.. (و کتاب حکایت های اشو)
---------------------------------------------------
همچنین نباید در مورد اساتید اک..و اکنکار قضاوت کرد...[/quote]
بسیار متن ریبایی بود.
متاسفانه آدما همیشه درگیر تجریبات ناقص خودشون هستن. درگیر یا بهتر بگم گرفتار. با شاد دلی در باره حقیقت حرف نمیزنن بلکه با عقده و هی هی چوب نفس رو به تعصب حرکت میکنن.
این تعصب قیاس و نفی راه های خدا چه اثری در حال نهایی و عمل اصلی تو داره؟ ( اصلا یادمون هست که برای چی زنده ایم؟ برای چی باید به حقیقت رو بیاریم؟ و علت اینهمه فلسفه بافی هامون و قبول و رد هامون چیه؟؟! اصلا میدونیم فرق حقیقت با واقعیت چیه؟!) و راجع به این داوری ها، عبدالقادر گیلانی میگه: واعظی از برون به چه کارت آید تا تو را واعظی از درون نباشد؟!
پیش ما سوختگان، مسجد و میخانه یکیست حرم و دیر یکی، سبحه و پیمانه یکی است اینهمه جنگ و جدل حاصل کوته ‌نظریست گر نظر پاک کنی، کعبه و بتخانه یکیست
هرگز قضاوت نکنید!
مرد جوانی به نزد ذوالنون مصری آمد و شروع کرد به بدگویی از صوفیان . ذوالنون انگشتری
را از انگشتش بیرون اورد و به مرد داد و گفت : این انگشتر را به بازار دست فروشان ببر و
ببین قیمت ان چقدر است ؟
مرد انگشتر را به بازار دستفروشان برد ولی هیچ کس حاضر نشد بیشتر از یک سکه نقره برای ان
بپردازد . مرد دوباره نزد ذوالنون آمد و جریان را برای او تعریف کرد.
ذوالنون در جواب به مرد گفت : حالا انگشتر را به بازار جواهر فروشان ببر و ببین آنجا قیمت
ان چقدر است.
در بازار جواهر فروشان انگشتر را به قیمت هزار سکه طلا می خریدند.
مرد شگفت زده نزد ذوالنون بازگشت و او را از قیمت پیشنهادی بازار جواهرفروشان مطلع ساخت.
پس ذوالنون به او گفت : دانش و اطلاعات تو از صوفیان به اندازه اطلاعات فروشندگان بازار
دست فروشان از این انگشتر جواهر است . قدر زر زرگر شناسد ; قدر گوهر , گوهری!
برگرفته از کتاب این نیز بگذرد...اشو.. (و کتاب حکایت های اشو)
---------------------------------------------------
همچنین نباید در مورد اساتید اک..و اکنکار قضاوت کرد...
با سلام
کتاب داراي 80 صفحه و کاملا رایگان است..کل کتاب دارای 120 صفحه است و به قیمت 3000 تومان به فروش می رسد.کتاب در نقد اکنکار نوشته شده است.. بالاخره باید همه کتابهای موافق و مخالف را خواند..كتابي نيز در رد گفته هاي اين كتاب نوشته شده است كه فعلا در ايران ترجمه نشده است..
پیشنهاد من به شما دوستان...این کتاب را دانلود نکنید.. کامل نیست..و نویسنده یکی از مخالفین اکنکار میباشد...من کتاب های اکنکار را مطالعه کرده ام..
همه ی کتاب ها فوق العاده بودند..
کتابی را چه سود که ما را فراسوی همه ی کتاب ها نبرد...
من نمیدانم چرا کتاب های من که زندگی بخش هستند..مثل آواز سکوت...در سایت قرار نمیگیرند..و این کتاب های بی ارزش که هیچ بار علمی..معنوی..و هیچ خاصیتی ندارند..در سایت برای دانلود گذاشته میشوند..90 درصد کتابها ارزش دانلود ندارند..گاهی در بین کتاب ها کتاب های خوبی هم دیده میشه...
اکنکار، سوداگری روحی: ناگفته های اکنکار و پال توئیچل
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک